یک مکالمه کوتاه بین یک پدر و پسر
یک مکالمه کوتاه بین یک پدر و پسر
یک مکالمه کوتاه بین یک پدر و پسر
یادگرفتن مکالمه به روش صحیح
آموزش مکالمه به روش صحیح خودش
آیا میخواهید سطح انگلیسی مخصوصا صحبت کردن خود را ارتقاء بدهید؟
اینکه چگونه انگلیسی را آسانتر و راحتتر صحبت کنید؟
How to speak English faster and more easily?
شما باید انگلیسی را به طور اتوماتیک و بدون فکر کردن صحبت کنید همانطور که زبان مادری (فارسی) را بدون اینکه فکر کنید صحبت میکنید.
رعایت چند نکته در این زمینه لازم است:
نکته 1
یکی از اساتید برجسته زبان یعنی AJ Hoge میگوید: برای تحقق این مهم اولین کاری که باید انجام دهید این است که لغات را به صورت تک و جداگانه یاد نگیرید. خود انگلیسی زبانها هم انگلیسی را در قالب عبارات یاد میگیرند نه اینکه دیکشنری را باز کنید و کلی لغت یاد بگیرید و حفظ کنید.
یادگیری چهار برابر سریعتر:
محققی بنام Dr. James Asher ثابت کرده که یادگیری زبان بوسیله عبارات (phrase) سرعت یادگیری را 4 الی 5 برابر افزایش میدهد.
نکته 2
فقط و فقط زمانی سطح مکالمه و صحبت کردن شما ارتقاء مییابد که مطالعه گرامر را متوقف کنید.
Stop studying grammar
آیا نوزادی که در ایران به دنیا میآید فارسی صحبت کردن را با گرامر میآموزد یا به طور اتوماتیک؟!
گرامر به شما یاد میدهد که در مورد انگلیسی فکر کنید نه اینکه آن را به صورت اتوماتیک بیاموزید.
نکته 3
شما فقط باید به انگلیسی گوش دهید نه اینکه آن را در کتابها بیاموزید.
Listening, listening, listening
یعنی زبان را بوسیله گوش یادبگیرید نه بوسیله چشم.
Learn with your ears not your eyes.
باید روزی 1 الی 3 ساعت انگلیسی گوش دهید و این کلیدی است برای ورود به مرحله صحبت کردن مانند نوزاد تازه متولد شده.
گوش دهید و نگاه کنید به هر آنچه که انگلیسی زبانها گوش میدهند مانند سریالهای خارجی یا مستندهای علمی مانند Discovery و BBC زیرا ذر برنامه های علمی گوینده جملات را بسیار شمرده و با تلفظی عالی بیان می کند.
نکته 4
شما فقط باید به انگلیسی واقعی یعنی فیلمها، سریالها، مجلات و کتابهای صوتی انگلیسی زبانها گوش دهید نه اینکه فقط کتابهای مکالمه در آموزشگاهها را بخوانید و خوشحال که مثلا من 20 ترم زبان خوندم و به به و چه چه که الان دیگه آخر مکالمه هستم و اصلا شدم خود استاد زبان!
Learn Real English, Not Textbook English.
نکته 5
شما باید به متن انگلیسی گوش دهید و سپس به سوالاتی که از همان متن پرسیده میشود جواب دهید نه اینکه فقط گوش دهید و تکرار کنید مانند روش بسیار بسیار غلطی که در سیدیهای آموزش زبان نصرت وجود دارد { محصول آموزشی هرچه افتضاحتر = فروشش بیشتر!!! )
توجه: در این روش نیازی نیست که حتما به سوالات به طور کامل جواب دهید بلکه در حد یک کلمه هم کفایت میکند تا اینکه به تدریج صحبت کردن را بیاموزید مانند کودکی که ابتدا اصوات را برزبان میآورد و بعد کلمه و سپس جملههای کامل را.
Listen and Answer, not Listen and Repeat
|
یادگیری انگلیسی با شعر یه توپ دارم
قلقلیه |
TPRS چیست؟
TPRS نام برترین و منحصر به فرد ترین روش یادگیری زبان در دنیا است که نتیجه سالها پژوهش محققین و زبان شناسان امریکایی در امر آموزش زبان میباشد
در تحقیقی که توسط پزوفسور J.H.Lawson صورت گرفته 85 درصد زبان آموزان (فرقی نمیکند چه زبانی) در سال سوم و 95 درصد نیز به سال چهارم نرسیده زبانی را که در حال فراگیری اش هستند رها میکنند یعنی در حقیقت از آن زده شده و یا از یادگیری آن به طور کلی مایوس میشوند.
واقعا دلیل این امر چیست؟!
TPR مخفف عبارت Total Physical Response میباشد که توسط Dr. James Asher ابداع شده است
طبق این اصل شما باید اول گوش دهید، سپس وارد مرحله صحبت کردن شوید.
First listening, and then speaking
نوزاد تازه متولد شده ابتدا تا مدتی اصوات زبان مادریاش را میشنود مانند "آ" و سپس به تدریج این"آ"ها تبدیل میشوند به کلمهای نظیر "بابا"
"آ آ آ آ آ" -- بابا، مامان و . . .
“a a a a a” – ather -- father
و تازه بعد از همه اینها که یهو عین ما شروع نمیکنه به حرف زدن!!!
پس چی کار میکنه؟!
تازه در این مرحله شروع میکنه به گوش دادن جملاتی نظیر:
شیرت را (شیرتو) بخور – درو ببند، سردمه – بیا اینجا – نرو اونجا و . . .
Drink your milk – Close the door, I’m cold – Come here – Don’t go there
و بعد به طور فیزیکی شروع میکنه به واکنش نشان دادن به صداها و جملات پیرامونش و به مدت 12 الی 18 ماه طول میکشه تا شروع کنه یعنی بتونه صحبت کنه.
As the child hears these "sounds", they physically respond. After a period of perhaps 12 to 18 months, the child begins to speak.
حتما تا حالا به این نکته توجه کردید که ما تا قبل از اینکه به مدرسه بریم صحبت کردن را فراگرفتیم اونم به طور طبیعی و خودکار، تازه بعدش رفتیم مدرسه خوندن و نوشتن یاد گرفتیم!
حالا یک مقایسه بین یادگیری ناخودآگاه و طبیعی زبان و روشهای عجیب و غریب و من در آوردی خودمون یعنی آموزشگاهها و مدارس:
روش و فرآیند طبیعی:
بعد از تولد به ترتیب
1 - اصوات، کلمات و به تدریج جملات را با گوش میشنویم.
2 – بعد از یکی دو سال شنیدن یعنی Listening تازه زبان باز میکنیم و حرف میزنیم.
3 – بعدش تازه میریم مدرسه کتاب میذارن جلومون وتازه بعد از چند سال کار کشیدن از گوشمون در مرحله آخر شروع میکنیم از چشمهامون کار کشیدن،
اما روش خودمون یعنی آموزشگاهها:
دقیقا دقیقا دقیقا برعکس عمل میکنیم:
1 – در اولین مرحله انواع کتابها را میخونیم یعنی میذارن جلومون و به زور میگن بخون
2 – قبل از شنیدن یعنی Listening به زور در آموزشگاهها میگن زبان باز کنید و حرف بزنید.
3 – بعدش تازه میریم سراغ کنترلی تیوی و ماهواره و میزنیم شبکه Press TV – Discovery - Euro News – BBC و . . . هر چی گوش میدیم متوجه نمیشیم.
------------------------------------------
راه برون رفت از این مشکل چیست؟
در محصولی به نام Effortless English روش TPRS توسط یکی از بهترین استادهای زبان در دنیا یعنی A.J Hoge استفاده شده و در حال حاضر بیش از 500 هزار نفر در سراسر دنیا از همین روش استفاده میکنند.
شما میتوانید برای تهیه این محصول به آدرس زیر مراجعه کنید و محصول ششمی یعنی “آموزش مکالمه انگلیسی Effortless را تلفنی سفارش دهید.
www.shahrezaban.ir
موفق باشید
|
انگلیسی را به طور روان
و بدون فکر کردن درباره قوانین صحبت نمایید. به صحبت های والدین خود گوش می دادید و آنرا کپی برداری میکردید. در طول سالیان، اشخاص می کوشند انگلیسی را همانند یک مفهوم و یا یک تئوری یاد بگیرند. آنها تلاش میکنند تا معنی هر جمله را بفهمند و سعی میکنند آنها را به طور منطقی کنار هم بگذارند. اگر شما زبان انگلیسی را به این دلیل مطالعه می کنید که تست های IELTS یا TOEFL یا هر تست دیگری را بگذرانید پس شما بایستی تلاش کنید هر کلمه از هر جمله را درک کنید و بدانید که چرا هر کلمه در یک محل خاص قرار می گیرد. اما موقعی که شما به زبان انگلیسی صحبت می کنید، نیازی نیست که هیچ قانونی را بدانید. هر چه قدر بیشتر درمورد قواعد فکر کنید زمان بیشتری را از دست می دهید. بهترین راه یادگیری صحبت به زبان انگلیسی حفظ کردن است. ابتدا یک جمله صحیح را در نظر بگیرید. سپس بارها و بارها به آن گوش فرا دهید تا اینکه ملکه ذهن شما بشود. آیا
شما قبل ازصحبت کردن در مورد هر کلمه فکر میکنید؟ تصور کنید بتوانید چیزهای دیگر را نیز با همین سرعت " حال شما چطوره؟" بگویید این همان چیزی است که شما نیاز به یادگیری آن دارید. البته به تدریج و به مرور زمان و به قول انگلیسی زبانها “step by step” زیرا کسانی که میخواهند در مدتی کوتاه همه چیز را یاد بگیرند چون نمیتوانند نتیجهای جز زده شدن و ناامیدی برایشان در پی ندارد. هیچ گاه فریب تبلیغات 1000000. . . درصدی – یعنی بینهایت – توخالی، پوچ و از اساس چرند را نخورید و ایرانیبازی در نیاورید و رسیدن به همه چیز را به صورت مفت، سریع و معجزهآسا نخواهید! "انگلسی را در 14 روز صحبت کنید" ، " ما انگلیسی شما را در طی چند هفته متحول میکنیم"، "انگلیسی در خواب" و . . . این آخری که دیگه نه تنها جزء بزرگترین دروغهای قرن بلکه جزء بزرگترین دروغهای تاریخ بشریت است، البته در اصل راست میگویند زیرا شما انگلیسی را در خواب یاد میگیرید ولی فقط در همان خواب!!! یا قبل از اینکه گوشی تلفن را بردارید و به یکی از این آگهیهای بینهایت فریبکارانه زنگ بزنید خواهشششششا فقط و فقط 5 دقیقه -نه بیشتر- با خود بیندیشد که اگر اینها راست میگویند پس چرا خود من یا فرزندانم و یا بچه 3 – 4 ساله همسایه نمیتواند ظرف مدتی کوتاه حتی زبان مادریاش - فارسی – را روان صحبت کند! یعنی "العیاذ باالله" خود خدا که عالم و قادر مطلق است فکرش به این جاها نمیرسد که بشر را طوری خلق کند که همان چند هفته اول تولد روان صحبت کند؟ جواب را علم زبانشناسی میدهد و ان اینکه سیستمهای گفتاری انسان باید به مرور زمان به تکامل برسند وبه اصطلاح عامیانه گرم و مهیا شوند. حتی اگر دقت کرده باشید مربی فوتبال وقتی میخواهد تعویض کند از 10 دقیقه قبل به بازیکن میگوید خود را کنار زمین گرم کن و حرکات کششی انجام بده نه اینکه بازیکن بیچاره را یهوووووووو به داخل زمین بفرستد تازه با اینکه آن بازیکن ورزشکار است و بدن ورزشکاریای دارد. حال خود قیاس کنید. هدف از آفرینش انسان ،رشد و تعالی او و رسیدن به بالاترین منزل عزت و شرف است. حضرت علی (ع) حال چرا این تبلیغات جواب میدهد و محصولات از اصل و اساس بی منطق و بیفایده و پر از ضرری چون "سیدیهای آموزشی نصرت" که چونان ویروسی به غایت خطرناک و لاعلاج بر پیکره آموزشی این کشور رخنه کرده و نیز تبلیغات فوقالذکر به طور وسیعی مورد استقبال عموم واقع میشوند؟! جواب سوال فوق را علم روانشناسی به ما میدهد و آن این است که : دروغ هر چه بزرگتر باشد مردم زودتر باورش میکنند. نگاه مکن که چه کسی سخن می گوید ، ببین که چه میگوید. حضرت علی (ع) |
رموز موفقیت در کنکور
1- بهینه سازی سیستمهای یادگیری با شعار هر روز بهتر از دیروز پیشرفت تصاعدی ایجاد می کند. هر روز یک رکورد جدید بشکنید و یک گام اساسی بردارید. کارهای جدی را آسان بگیرید و کارهای آسان را جدی بگیرید.
2- وقتی از کلاسهای مدرسه به خانه بر می گردید مطالب همان روز را حتما مرور کنید. بر اساس منحنی نسیان ابینگ هاس (Ebbing haus forgetting Curve) بعد از 24 ساعت ساعت حدود 70 در صد از مطالب خوانده شده را از یاد می بریم!
3- به خاطر بسپارید که وظیفه یادگیری مطالب , بر عهده شماست و شما مسؤل آموخته هایتان هستید. هر گونه تکیه زدن به شرایط بیرونی ( از قبیل : مدرسه - معلم - جزوه - آزمون - پدر و مادر - دوستان - امکانات و ...) باعث تضعیف قوای درونی و ذهنی شما می شود .البته باید از تمامی امکانات و شرایط مذکور به نحو احسن استفاده کنید.
4- معلم ها را با هم مقایسه نکنید آنها را آنطور که هستند بپذیرید نه آنطور که شما می خواهید. سعی کنید شیوه هر یک را کشف کنید و از هر استادی متناسب که اجرا می کند استفاده کنید. الزاما همه شیوه های یکسان ندارند.اگر مقایسه را کنار بگذارید تمرکزتان بیشتر و کارایی تان بالاتر می رود.
5-
برای اینکه حافظه شما فعال تر شود و مطالبی را که فرا می گیرید تا چند ماه
آینده به راحتی در ذهنتان باقی بماند, لازم است ازروش بسیار مهم و فوق
العاده > استفاده کنید. یعنی قبل از فراگیری مطالب جدید کلیه مطالبی را
که قبلا یاد گرفته اید از ابتدا تا جایی که خوانده اید , مرور کنید, همیشه
در ابتدای هر جلسه این کار را خیلی سریع و ذهنی انجام دهید. بدهیی است اگر
مطالعه شما با یادداشت برداری های فشرده و منسجم همراه باشد مرور مطالب
خوانده شده با سرعت بیشتری صورت می گیرد. باری موفقیت در آزمونها , عمقی
خواندن کتابها و مطالب بسیار مهمتر از تمام کردن کتابهاست. خطایی که بسیاری
از داوطلبان مرتکب می شوند این است که بیشتز از اینکه مطالب را یاد بگیرند
و سازماندهی کنند به فکر تمام کردن کتابها هستند. تا به اصطلاح فرصتی برای
مرور کردن آنها داشته باشند (چون فراموش می کنند) اطمینان داشته باشید اگر
مطالب را عمیق یاد بگیرید زمانی که برای مرور های بعدی صرف می کنید بسیار
کوتاهتر خواهد شد. (البته حتی الامکان کتابها باید تمام شود و فرصتی هم
برای مرور و رفع اشکال آنها در نظر گرفته شود.)
6-
اولویت بندی کارها و دروس در هر روز یکی از مهمترین نکات مدیریت زمان و
برنامه ریزی است. به جای اینکه فقط به کمبود وقت فکر کنید و غصه بخورید و
فضای ذهنی خود را با استرس مسموم کنید , بلافاصله دست به عمل بزنید و
مهمترین کاری را که درآن لحظه باید انجام شود , پیدا کنید و انجام دهید .
برای رهایی از حلقه نگرانی , حتما باید همین الان یک قدم به طرف هدف
بردارید. نگرانی را به نشانه ای مثبت برای عمل تبدیل کنید. اگر نگرانی های
شما بدون دلیل ادامه پیدا کند , انگاه به جای اینکه فعالیت کنید , در جالت
رکود باقی می مانید , و این حالت رکود , نگرانی را افزایش می دهد و به همین
ترتیب یک چرخه معیوب به وجود می آید که مانع پیشرفت شما خواهد شد. انشان
های موفق , زمانی که نگران می شوند یک دقیقه فکر می کنند و بلافاصله
مهمترین کار را پیدا می کنند و در همان لحظه آن را انجام میدهند.
7- احساس حضور نویسنده در هنگام مطالعه, باعث افزایش بازدهی یادگیری می شود.
- قبل از شروع مطالعه دقیق , به تیترها و شکلها نگاه کنید (Preview) منطبق با سیستم (PQ6R) سپس تعدادی سؤال طرح کنید. (Question) بعضی از سؤالاتی که نقش مهمی در یادگیری بحث دارند و در بسیاری از موضوعات قابل طرح می باشند عبارتند از.
1) درباره این موضوع چه چیز هایی را قبلا یاد گرفته ام ؟
2) فایده های کلی فراگیری این موضوع چیست و کاربردهای آن کدام است؟
3) کدام بخش های آن مهمتر است؟
4) چه انتظاری از خودم دارم؟ بعد از اتمام این بخش چه تغییراتی در روند یادگیری من باید مشاهده شود؟
5) این موضوع پایه و ریشه چه موضوعاتی می تواند باشد؟
6) این موضوع به کدام موضوعات وابسته می باشد؟ و با چه مباحثی ارتباط درد؟
7) اگر بخواهیم به جای این تیتر ها , عناوین دیگری را انتخاب کنم چه عباراتی مناسب است؟
8) اگر بخواهم مثالی درباره این موضوعات بیان کنم چه مثالهایی مناسب است؟
9- کلید هایی که مرا به فهم بهتر این موضوع نزدیگتر می کند کدام اند؟(Reticular Activating System (RAS)
به خاطر داشته اشید طرح این سؤالات در مدت زمانی کمتر از 3 دقیقه صورت می
گیردو در این مرحله اصلا نیازی به پیدا کردن پاسخ ها نیست !این عمل تنها
برای ایجاد تحریک سیستم فعال کننده شبکه ذهنی شما مناسب است.)
طرح سؤال , یکی از مهمترین عوامل ایجاد تمرکز حواس و درک عالی است.
10-
هر گاه دچار وسواس و حالت بلاتکلیفی شدید لازم است لیستی از کارهایی که در
آن لحظه ذهنتان را مشغول می کند بنویسید و بعد طبق دستور العمل زیر آنها
را اولویت بندی کنید:(Time Manegment)
1) امور فوری و مهم
2) امور فوری و بی اهمیت
3) امور غیر فوری و مهم
4) امور غیر فوری و بی اهیت
مورد اول یعنی امور مهم و فوری (دروس مهم و فوری ) را در همان لحظه انجام دهید و اطمینان داشته باشید که بهترین انتخاب را داشته اید. انجام دادن امور مهم و فوری باعث آرامش و سکوت ذهنی می شود و کارایی شما را افزایش می دهد. مورد دوم اگر می توانید انجامدهید. مورد سوم راشرو کنید و قبل از اینکه به مرحله حاد و شفوریت برسد برای آن زمان بندی مناسبی را در نظر بگیرید. مورد چهارم را کنار بگذارید و انجام ندهید . همیشه و در هر لجظهکارهایی که در ذهنمان مرور می شود در یکی از تصمیم بگیرید در مدت باقیمانده از روز , به سراغ دروس مهم و فوری رفته و آنها را ابتدا مطالع کنید و کم کم به سازماندهی ذهن خود نیز بپردازید.
11- در هنگام مطالعه و یادگیری یک موضوع , سعی کنید از چند زاویه زیربه موضوع نگاه کنید:
1) از دیدگاه طراحان تست های کنکور
2) از دیدگاه نویسنده و مؤلف
3) دگاه کسانی که هیچ اطلاعی از موضوع ندارند
4) دگاه یک داوطلب کنکور که خیلی ریزبین و دقیق است
5) یدگاه یک دانشمند و محقق .توانایی سیال سازی ذهن در یادگیری راه موثری برای درک بهتر می باشد . تاکید می کمن موارد فوق با سرعت در تفکر به انجام می رسد نه با سرعت در تکلم , همانطور که خودتان می دانید سرعت تفکر دهها باربیستر از سرعت تکلم است , به همین دلیل شما درمدت کمتر از چند دقیقه می توانید عملیات ذهنی پیچیده ای را انجام دهیدو فکرتان را به راحتی به در گردش در آورید. ( تخیل هدایت یافته)
12- طبق اصل Parkinson
, محدودیت زمان سرعت را افزایش میدهد بدون اینکه حالت استرس خاصی ایجاد
کنید در شرایط کاملاٌ منطقی و واقع بینانه , زمان خود را محدود کنید و خود
را مقید کنید تا نیازها و خواسته هی معینی را درراستای اهداف تأمین کنید و
به اهداف کوتاه مدت خود برسید.
13- طبق اصل Pigmalion
(اثر ایجاد انتظار) اگر شما انتظار معقولی از خودتان داشته باشید و در راه
رسیدن به آن تلاش کنید , حتماٌ موفق می شوید.( ان شاءا...)
14-
همت عالی از خصوصیات انسانهای موفق است. شناخت رسالت ها و مسؤولیتهای
انسانی باعث می شود بسیاری از کارهایی که در ابتدا سخت به نظر می رسد خیلی
ساده و راحت شود , فقط باید پای مناسب و مرکب مورد نیاز را فراهم کرد .روزی
5 دقیقه خودتان را در پیشگاه خالق هستی محسم کنید و به خلیفه ا... بودن
فکر کنید و به این موضوع دقت کنید که : این همه استعداد خدادادی بازدهی می
خواهد.
15-
یک مولد درونی ایجاد کنید تا بوسیله آن هر روز شارژ شوید. و به خاطر داشته
باشید: آنها که از درون نجوشیده اند ازبیرون پر شوند, آسیب پذیر خواهند
شد. و آسیب پذیری زیاد باعث کاهش اعتماد به نفس و تضعیف روحیه می شود.
موتور تصمیم سازی درونی را فعال کنید.
16- از جرزوات کمک درسی , فقط به عنوان مرجع موردی استفاد نکنید به هیج عنوان کتابهی درسی را کنار نگذارید.
17-
وقت خودتان را با یادگیری و مطالعه مطالب خارج از کتاب , تلف نکنید . به
هیچ عنوان استفاده از کتابهای دانشگاهی وسطوح بالاتر از کمک های درسی (
مخصوصاٌ در زمان آمادگی برای کنکور ) برای کنکور مناسب نیست.
18-
به رفتارها و عملکردهای اطرافیان خیره نشوید , و برنامه زندگی خد را فقط
بر اساس اهداف شخصی خود تنظیم کنید. حقوق هر فرد را رعایت کنید اما
رفتارهای آنها باعث تغییر و نوسان در تصمیم گیری های شما نشود. برای تامین
اهداف خود تلاش کنید.
19-
موفقیت یعنی تلاش دائمی آگاهانه در راستانه اهداف و بر مبنای ارزشها
.موفقیت , موفقیت می آورد. به جای اینکه فقط در انتظار موفق شدن بنشینید
موفق بودن را تجربه کنید و آن را با تمام وجود لمس کنید. برطبق تعریف فوق
همین امروز متیوانید موفق زندگی کنید. در فضای آرام تلاش کنید.
20-
از هر موقعیتی برای شکل دادن به انگیزه ها و تقویت روحیه خود و اطراافیان
استفاده کنید . و در جمع هایی حاضر شوید که مثبت و سازنده باشد. این پیام
را به یاد داشته باشید و در معرض دید خود نصب نمایید.
21-
یکی از راه های آرامش روحی و روانی و همچنین تسلط بر ذهن و روحیه, ورزش
کردن است. سعی کنید روزانه حداقل 15 دقیقه ورزش کنید. ورزش و تنفس صحیح
همراه با خواب مؤثر و تغذیه مناسب , یکی از رموز اصلی موفقیت به شمار می
آید.
22- روزانه حداقل 15 مرتبه و در هر مرتبه یک دقیقه وقت خاصی را به خود اختصاص دهید و در آن یک دقیقه به عنوان مثال یکی از اقدامات زیر را انجام دهید:
1) تشویق و پاداش به خود به دلیل کسب موفقیت های نسبی
2) بازنگری در شیوه های اجرای برنامه درسی
3) هدفگذاری برای استفاده بهینه از وقت باقیمانده روز
4) توبیخ یک دقیقه ای و برخورد جدی با خود
5) سکوت و رسدن به آرامش لحظه ای ذهنی
6) تسم دقیق اهداف و برنامه های آینده و به حاطرآوردن لذت های ناشی از رسیدن به اهداف
7) طرح تعدادی سؤال در ذهن بمنظور تغییر روحیه و عوض شدن مسیر تفکر لحظه ای
8) تنفس صحیح و استراحت مناسب ذهنی
9) شکر گذاری به درگاه خداوند متعال برای تمام نعمت ها
10) دعا و خواست قبلی از خدا برای رسیدن به صلاح و خیر
23-
تهیه کارت های حافظه به صورت پرسش و پاسخ (پشت و رو) به صورت رنگی و
ترجیحا پکوتاه و تلگرافی و تداعی کننده و پربار, تکرارمناسب این کارت های
حافظه. تکرار مناسب کارت ها و بطور کلی الگو های سازماندهی شده به این صورت
می باشد. تکرار اول بعد از 10 دقیقه- تکرار دوم 24 سات بعد از آن - تکرار
بعدی یک هفته بعد از آن ( در صورت نیاز 3 روز بعد هم اضافه شود ) تکرار
بعدی دو هفته بعد از آن - تکرار بعدی یک ماه بعد از آ و به همین ترتیب سه
ماه بعد.
24- بزرگترین خیانت به خود و دیگران, تعویق انداختن کارهاست. کار و اندیشه امروز را به فردا موکول نکنید.So it now کار را باید در همان وقت و همان روز مقرر انجام داد.
25-
ارزشیابی هفتگی و خود آزمایی های تستی در پایان هر فهته بسیار مهم است.
اشکالات خود و همچنین دلیل بروز اشکالات را بررسی کنید و بلافاصله نسبت به
رفع آن اقدام نمایید. یک اشکال ممکن است به چندین تست لطمه بزند. آنچه مهم
است مشخص کردن وضعیت خودتان نسبت به درس است.
26-
از ارتباط با دوستان استفاده مثبت بنمایید . وجود دوستان را به عنوان
نعمتی برای به حرکت درآوردن خودتان تلقی کنید و با تفکر مثبت( استفاده مؤثر
از شرایط تعیین شده)بر خورد کنید. خودتان را با لحظات قبلی مقایسه کنید
عمل خودتان را با امکانتت و نعمت های خود مقایسه کنید. نسبت سود و سرمایه
مهم است. اگر به بهره وری خودتان فکر کنید. همیشه به دنبال رشد و پیشرفت
هستید.
27- تمرینات زیر برای استراحت مؤثر پیشنهاد می شود(حتی در جلسات آزمون بطور خیلی سریع)
1)
استراحت چشم ها:صورت خود را به طرف دیوار برگردانید یا به بیرون از پنجره
نگاه کنید. ( هرکدام کمترجلب توجه می کند) چشم هایتان را ببندید و مردمک شم
هایتان را به طرف بالا برگردانید دو نفس عمیق بکشید.
2) حرکت دستها: بازوهایتان را در کنار خود قرار دهید . دستها به طرف جلو , حالا دست هایتان را هر ه ممکن است به عقب کشیده آن ها را محکم نگه دارید تا 20 بشمارید سپس آزاد کنید دست هایتان را برای چند ثانیه روی پای خود قرار دهید و از احساس آزاد شدن لذت ببرید.
3) چرخش گردن به اطراف: سرتان را چندین بار دایره وار بگردانید سپس بر عکس عمل کنید تا زمانی که می توانید راحت باشید این کار را تکرار کنید. هر فدعه آهسته تر و کامل تر.
4) خم شدن: در روی صندلی به این طرف و آن طرف خم شوید. تا زمانی که با هر خم شدن دسستان به زمین برسد. اگر نگاهتان کنند. همیشه می توانید وانمود کنید که از زمین چیزی بر می دارید.
5) استراحت کوتاه ذهنی : چشم هایتان را ببندید و خود را در یک مکان دلخواه در نظر آورید. کوهستان - جنگل - کنار دریاو . تا زمانی که بدنتان هم احساس کند در آنجا است در آنجا بمانید. اگر دست ها و پاهای سردی دارید یک محل گرم و دوستانه را در نظر آورید و آن ها را گرم کنید.
6)
ایستادن در اتاق: اگر باید برای مدت طولانی بایستید این پا و آن پا کنید و
با خم کردن زانو ها و قوزک پا خود را از حالت یکنواختی خارج کنید. به نقل
از:Whole- Brain thinking
28-
در بعضی موارد , بمنظور استفاده بهتر از حافظه می توان , حرف اول چند کلمه
یا ند ایده را کنار هم قرار داد و کلمه ای جدید ساخت مثل:(radar radio detecting and ranging)
قابل استفاده در تاریخ ادبیات - زیست شناسی شیمی - معارف اسلامی و ...) و
یا میت وان شعر کوتاهی با نظم دلخواه در نظر گرفت و آن را تجسم و تکرار
کرد.Acronyms and Acrostics for information involving key words.
29- بمنظور به خاطر سپردن چند نکته که در رابطه با موضوعی مطرح می شود اقدامات زیر توصیه می شود.
1) ابتدا هر مرحله را خوب یا بگیرید و برای آن یک کلمه یا چند کلمه کلید تجسم و طراحی کنید.
2) کلمات کلید حاصل را به صورت لیست کوتاهی یادداشت نمایید.
3) با به تصویر کشیدن این چند کلمه, طرحی از کل موضوع را نیز در نظر آورید.
4) یکبار دیگر ارتباط کلمات کلیدی را با مراحل در نظر گرفته شده مشخص کنید.(The keywords Met hod)
30-
در لحظه بخاطر سپاری یک موضوع , تا جایی که ممکن است قدرت مشاهده خود را
افزایش دهید با دقت کامل ( در حد توان ) ابعاد مختلف موضوع را در نظر
بگیرید. از زوایای مختلف آن را بررسی کنید. اشکالات احتمالی ذهنی راجع به
آن موضوع را در نظر بگیرید. ارتباط موضوع را با مطالب و دانسته های قبلی
خود مشخص کنید. آن را در محلی از حافظه جاسازی کنید و در لحظه ثبت مطالب,
آرامش داشته باشید تا جایی که ممکن است از قوه تجسم خود نیز کمک بگیرید .
زمانی را که قرار است از این مطالب استفاده کنید به عنوان یک کد اصلی همراه
مطلب به ذهن خود تلقین کنید. اطمینان داشته باشید که اگر قواعد تکرار را
به طرز صحیحی رعایت کنید ان شاء ا... با سرعت و دقت فراوان , موضع را
فراخوانی خواهید کرد. حتی الامکان خودتان را هم به موضوع وارد کنید و
دخالتی در روند شکل گیری مطلب داشته باشید. در بعضی موارد بهتر است داستانی
بسازید و موضوعات مورد نظر را به عنوان وقایع مختلف داستان و شخصیت های آن
را در نظر بگیرید (Chaining) به نقل از:The study Guides and strategies . دروسی را که به نظرتان مشکل تر می رسند , بیشتر مرور کنید و حتی الامکان در معرض دید خود قرار دهید. ( خلاصه ها - سازماندهی ها)
31-
توجه داشته باشید که لحظه ها و ساعات و روزهای شما گوهر های گرانبهای
زندگیتان هستند در واقع کیفیت زندگی آینده شماست . برای رسیدن به موفقیت و
بهروزی , لازم است ابتدا خود را شایسته آن بدانید و سپس بهای آن را در هر
لحظه پرداخت نمایید. یک بار دیگربه یاد آورید که: موفقیت یعنی تلاش مستمر
وآ گاهانه در راستای اهداف و بر مبنای ارزش ها
32-
به خاطر داشته باشید ما همانی را دریافت می کنیم که راه ورود آنرا بر
رویخود می گشایی م. هنگامی که ادراک ما بر مبنای و فور و برکت است و خود را
شایسته آن می دانیم شاهد یک تحول می شویم. بر هر چیزی که ذهن خود را
متمرکز می کنیم آن چیز در نزد ما بزرگ می شود.
33-
برای آغاز یک روز خوب و فعال با دیدگاه های عالی وشیاسته و کسب انرژی خالص
زندگی پیشناد می شود هر چند آیه از قران کریم را با توجه و تدبیر از خالق
هستی و مبدأ اصلی آفرینش و آمادگی شنیدن نداهای آسمانی یعنی قبول هماهنگی
با جریان خالص هستی که انسان را به رشد و کمال می رساند. ما با توجه به
استعداد ها و زمینه هایی که داریم باید از وحی کمک بگیریم. ارتباط صحیح با
خدا از طریق دعا و نماز پویا ترین و پیشرفته ترین عملی است که امروزه تمام
محققان و اندیشمندان , آن را به صورت یک اصل. بدیهی و مسلم پذیرفته اند. نه
برای تجارت و محاسبه روزانه معمولی بلکه باری نیاز اصلی و تکامل یافته ,
ارتباط خودتان را با خدا بیشتر کنید.
34-
یک ضر المثل چینی می گوید: اگر کاری را که همیشه انجام داده اید , انجام
دهید همان نتیجه ای را می گیرید که همیشه گرفته اید اگر نتیجه ای دیگر می
خواهید کاری دیگری انجام دهید. اگر واقعا در یک کار , اشتباهی دارید حتماٌ
آن را تغییر دهید ( فوراٌ و بلافاصله ) تغییر در روش ها نشانه رشد فکری
آدمی است و اصرار بر ادامه یک روش غلط نشانه عدم رشد فکریاست که بسیاری از
انشان ها متأسفانه به دلیل تعصب و یا لجاجت بر آن اصرار می ورزند.
35-
فرصت سازی و فرست یابی و فرصت شناسی از عوامل اصلی موفقیت به شمار میآید.
موضع گیری ها در زندگی مهمتر ازموفعیت هاست. چه بسا موقعیت های مناسبی که
به خاطر موضع گیریهاینامناسب از بین رفته اند و بخوبی مورد استفاده واقع
نشده اند. تفکر مثب یعنی موضع گیری بهینه در هر موقعیت
36-
برای ایجاد آرامش در زندگی , باید تا جایی که ممکن است به زمان حال رسید و
با شناخت درست و ظایف وعمل به آن ها , بهره وری را افزایش داد.
37-
تخلیه ذهنی اطلاعات ( یاد آوری مفاهیم خوانده شده بدون مراجعه به کتاب )
در لحظات مختلف تمرین بسیار خوبی برای استفاده از قوای ذهنی در حافظه است.
38- از تمرینات آرام سازی ذهنی و روانی استفاده کنید.
39-
آری شم یک اقیانوس بیگرانید. و وقتی کشتی های سنگین در ساحل هستی شما به
گل می نشینید و بناچار در انتظار مد آب می مانند باز شما همچون اقیانوس نمی
توانید شتاب کنید و مد آب را پیش از آمدن فرا خوانید شما همچنین مانند فصل
ها هستید. و هر چند در زمستان , بهارتان را انکار می کنید اما بهار خفته
تان خواب آلود لبخند می زند و نمی رنجد. > جبران خلیل جبران
40-
واقع بینی و تفکر مبتنی بر منطبق و همراه با ذهنیت مثبت ، رمز اصلی موفقیت
شما در ادامه راه است. آنچه مهم به نظر می رسد استفاده از معلومات و
فراخوانی مطالب خوانده شده است. بنابر این در ایم باقیمانده ، بر اساس
اولویت مطالعه کنید و مطالب قبلی را سازماندهی نمایید. قبل از تسلط کامل بر
موضوعات خوانده شده قبلی به سراغ مطالب دیگر نروید. از میان انبوه
داوطلبان کنکور ، آن دسته از داوطلبانی که علاوه بر معلومات کافی ، توان
استفاده از معلومات را داشته باشند گوی سبقت را از دیگران خواهند ربود.
41-
با توجه به فصل بهار ، سعی کنید از تنفس عمیق 1-2-4 استفاده نمایید و با
استراحتهای مؤثر در راستای آماده سازی خود برای استفاده بهینه از
توانمندیهایتان محسوب شود.
42-
از هیجانات روحی خود به بهترین نحو استفاده کنید ، کلیه عواملی که ممکن
است شما را مضطرب و نگران سازد نشانه های مثبتی هستند که میزان هوشیاری شما
را افزایش می دهند و در صورتی که بتواند آنها را کنترل کنید نتایج مثبتی
نصیبتان خواهد شد بنابر این بدون توجه به عامل به وجود آمدن آن ، سعی کنید
به عنوان پیام مثبت از آن استفاده کنید تا تصاویر ذهنی شما مثبت شود شما
فرصت زیادی ندارید که بخواهید ساعاتی از روز خود را به تجزیه و تحلیل مسائل
روانی خود اختصاص دهید بلکه باید بلافاصله نشانه های مثبت حالات روحی خود
را شناسایی و پتانسیل حاصل از آن را در راستای اهدافتان مصرف کنید.
43-
هر یک از ما دارای سطحی از هوشیاری هستیم که ذهن و بدن ما در آن سطح
بیشترین بازده خویش را داراست و به آن سطح اوج عملکرد استرس می گویند (Peak performance)PPSL stress باری کنترل استرس درک شش عامل کلیدی زیرضروری است:
1) آگاهی : باید خودتان با نظارت دقیق متوجه شوید که در چه ساعاتی از روز در نقطه اوج هوشیاری قرار دارید. دروس مشکلتر و مباحث مهمتر را در آن ساعات سازماندهی و مرور کنید.
الف) تاریخ و زمان:بعضی اوقات با تغییری کوچک در برنامه های درسی استرس کاهش می یابد.
ب) موقعیت :از برخورد با آدمها و محیطهای استرس زا حتی الامکان دوری کنید. و در صورتی که ممکن نبود، موضع گیری مثبت داشته باشید.
ج) احساسات : احساسات و افکار خود رابه مثابه یک خدمتکار بی قید و شرط برای تحقق اهدافتان مورد استفاده قرار دهید.
2) پیش بینی: با تجسم مثبت می توانید مکانیسمهای مناسبی برای پیشگیری ایجاد کنید.
3) اجتناب: حتی الامکان سعی کنید حالات خود را به گونه ای تنظیم کنید که تحت تأثیر فشار و استرس نباشید.
4) ارزیابی : کنترل و نظارت سیستم مستمر.
5) قاطعیت : با احساسات واقعی خود در یک حالت آرامش و صداقت با خود قرار گیرید و از حقوق خود نیز دفاع کنید . جلوگیری از اتلاف وقت و بهره گیری مؤثر از زمان نوعی دفاع از حقوق خود به شمار می آید.
6) اقدام: اغلب برای حل مسائل زندگی خود، فقط فکر می کنیم و کاری مؤثر انجام نمی دهیم . توصیه می شود همین الان در فرصتهای باقیمانده دست به عمل بزنید و با شعار ((هر روز بهتر از دیروز)) روزهای آتی را به پلهای اصلی موفقیت خود تبدیل سازید.
44-
در مورد آنچه بیان می کنید کاملاٌ دقت داشته باشید از به کار بردن کلمات و
واژه های تحقیر آمیز و منفی جداٌٌ بپرهیزید . تنها زمانی که بیان مسائل
تبدیل به کار مثبت شود احساس مثبت تری خواهید داشت . در غیر این صورت تکرار
مشکلات تصاویرمنفی ذهن شما را تثبیت می کند و گسترش می دهد و باعث می گردد
تا قدرت تخیل در مقابل اراده تقویت گردد که به ضعف اراده می انجامد. حتی
در تصور خودتان هم خودتان ضعیف نشمرید. شما شایستگی موفقیت را دارید به
شرطی که در بهترین حالت و شکل ظاهری و روانی خود ظاهر شوید.
45- برای سازمادهی و جمع بندی مطالب باقیمانده توجه شما را به شش عامل یادگیری موفقیت آمیز جلب می کنیم.
1) کنجکاوی : (Curiosity) تلاش برای یافتن پاسخ سؤالات و اشکالات جزئی که ممکن است در پاسخ سؤالات و اشکالات جزئی که ممکن است درپاسخ به تستهای کنکور نیز اختلال ایجاد کند.
2) اعتماد: (Confidence) خودباوری مثبت شرایط اساسی برای قبول مسئولیت های بزرگ می باشد اعتماد به نفس کاذب و خود باوری مثبت با هم فرق دارند. منظور از خودباوری مثبت حالتی است که در آن با توکل به خدا و استعانت از نیروها و استعدادها و نعمتهای الهی انسان بتواند به خودش نیز اعتماد کند و در راستای این اعتماد، اقدامات مؤثر و مثبت و سازنده ای در جهت تحقق اهداف خود انجام دهد.
3) تعهد: (Commitment): تعهد باید واقعی باشد و یکی از مشخصه های انسانهای است که به اهداف خود نائل می شوند تعهد با دقت و انرژی و علاقه حمایت می شود. انرژیهای خود را با شیوه های مؤثر و مثبت ، به گونه ای توزیع کنید که در ادامه راه توفیق حصول نتیجه ، نصیبتان گردد.
4) تمرکز: (Concentration) تمرکز یعنی یادگیری چگونگی کنار آمدن با سرمایه این لحظه در راستای اهداف خود تمرکز داشته باشید. مطالعه با تمرکز یعنی یعنی مطالعه ای که هدایتگر درونی شما، با حالات مثبت و جستجو گرانه در این لحظه به دنبال حصول نتیجه همان لحظه باشد یعنی عالیترین شکل اجرای وظایف.
5) یقین (Conviction) یقین ، باوری است که شما می توانید کاری را انجام دهید. تصویری از خود می سازید و انتظاری که از خود دارید و آن را در ذهن خود تکراری می کنید زمینه ساز موفقیت شمست. انتظار داشته باشید که در ذهن خود تکرار می کنید زمینه ساز موفقیتهای شماست. انتظار داشته باشید که در حد و اندازه خودتان در کنکور ظاهر شوید این انتظار ، کاملاٌ معقول و منطقی است. خیلی هوشیارانه و خلاق ذهن خود را برای موفقیت آماده سازید.
6) تجلیل: Celebration گاهی اوقات لازم است به گذشته خود بر گردید و از خود به خاطر موفقیت ها و کارهای کوچکی که انجام دادهاید تمجید کنید . این عمل احساس مثبتی را ایجاد می کند که برای پیشبرد و تدوام امر یادگیری به شما آرامش و پشتکار و دلگرمی می بخشد. روی حداقل 3 مرتبه و هر مربته حدوداٌ 5 الی 10 دقیقه، خودتان را در وضعیتی تسم کنید که در جلسه آزمون ، با آرامش و خونسردی همراه با تسلط نشسته اید و کاملاٍ ماهرانه و با مدیریت زمان فوق العاده قوی و مؤثر مشغول بهره گیری بهینه از آموخته های خود هستید.
46- طبق اصل پارتو (Pareto Principle)
یا قاعده 20/80 . 80% از نتایجی که می گیریم مربوط به 20% فعالیتهایمان
است. 80% از نتایج مورد انتظار شما در 20% باقیمانده زمان قابل حصول است
البته اگر سازماندهی خوبی داشته باشید.
47-
در رابطه با هر درسی به طور دقیق ، اشتباهات رایج در آن موضوعات را
شناسایی کنید و در فرصتهایی که به عنوان کنکورهای آزمایشی به دست می آورید
نسبت به حذف آن اشتباه اقدام کنید تا سرعت شما در پیدا کردن تستهای صحیح ،
افزایش یابد.
48-
از تمرینهای تجسم کنکور در فرصتهای باقیمانده استفاده کنید. روزی حداقل 3
مرتبه هر مرتبه حدوداٌ 5 الی 10 دقیقه ، خودتان را در وضعیتی تجسم کنید که
در جلسه آزمون ، با آرامش و خونسردی همراه با تسلط نشسته اید و کاملاٌ
ماهرانه و با مدیریت زمان فوق العاده قوی و مؤثر مشغول بهره گیری بهینه از
آموخته های خود هستید و در عالیترین وضعیت روحی و روانی قرار دارید. با
سرعت انتقال فوق العاده زیاد و حضور ذهن کامل، در حالیک ه خود را به خدا
سپرده اید و هر لحظه حالتان بهتر می شود و با رعایت کلیه قواعد و تکنیک های
تست زنی آزمون را برگزار می کنید. در آن لحظه ، شما کاملاٌ واقع بین هستید
و در همان لحظه حضور دارید و این احساس ، موجب دلگرمی و بارش انرژی ذهنی
مثبت می شود. سازماندهی مطالب ، کلید طلایی حافظه شما در کنکور به شمار می
آید.
49-
یکی از بهترین تکنیکها وهنر های که باید یاد بگیرید و تمرین کافی داشته
باشید ، هنر تست نزنی است. به همان اندازه که تست زدن مؤثر است، تست نزدن
هم مؤثر است . تجربه نشان می دهد که بسیاری از داوطلبان به دلیل فراوانی
پاسخهای غلط نتوانسته اند به دانشگاه راه یابند. به عنوان مثال اگر یک
داوطلب کنکور در یک درس که 45 تست دارد. 25 تست را با قاطعیت و اطمنان ،
پاسخ بدهد و 6 تست را پاسخ اشتباه بدهد و 4 تست را سفید بگذارد طبق فرمول
محاسبه درصد خام او در آن درس 73/3% خواهد بود در صورتی که اگر همان 6 تست
غلط را پاسخ نمی داد در صد او 77/7 % محاسبه می شد. اختلاف 5/5% در یک درسی
که ضریب 4 دارد ، ممکن است صدها نفر رتبه او را جابجا کند.توصیه اکثریت
قریب به اتفاق کارشناسان و دست اندرکاران مسائل کنکور ، اینست که فقط به
تست هایی که به صحت پاسخ آن اطمینان دارید پاسخ دهید.
50-
حداقل هفته ای یکبار ، در مدت زمان محدود و معقول (حتی الامکان کمتر از
استاندارد کنکور ) از دروسی که مطالعه کردهاید آزمون آزمایشی برگزار
کنید.(با لباس رسمی و کاملا منظم)
51- دروس عمومی را با تکرارهای سبک و منظم ، به حافظه خود بسپارید . یادگیری تدریجی قدرت حافظه را افزایش می دهد.
52-
به خاطر داشته باشید در جامعه آماری شرکت کنندگان کنکور ، اقشار مختلفی با
بهره های هوشی و استعدادهای متفاوت شرکت می کنند. چون آزمون سازمان سنجش
براساس استانداردهای علمی طراحی میشود، قطعاً توزیع تستهای کنکور متناسب با
شرکت کنندگان خواهد بود. با درک و فهم و قبول این نکته با یک استراتژی
مناسب و معقول به پاسخ تست ها خواهیم پرداخت یعنی اگر قرار است به 50 تست
در 50 دقیقه پاسخ دهیم لزوماً به معنای این نیست که به هر تست در 1 دقیقه
ممکن است پاسخ گوییم بلکه معنایش اینست که میانگین زمان لازم برای هر تست
یک دقیقه است. بنابراین نتیجه می گیریم که ممکن است زمان واقعی برای بعضی
از تست ها بیش از 1 دقیقه باشد. و برای بعضی از تست ها کمتر از 1 دقیقه یا
کمتر از 30 ثانیه خواهد بود. از طرفی لازم نیست که به همه تست ها پاسخ
بگویید. ضرورت اولویت بندی تست ها از نکاتی است که تضمین کننده موفقیت شما
در آزمون است.
53- طبق نتایج تحقیقات و بررسیهای دانشمندان، باید از ابتدا به سؤالات ساده تر پاسخ دهید.
54- از درسهایی که علاقه دارید شروع کنید.
55 -قبل از شروع آزمون، نفس عمیق و تجسم ذهنی مثبت سریع داشته باشید.
56-
با دید کاملاً واقع بینانه و مثبت آزمون را شروع کنید. به هیچ عنوان به
اطراف و دوستان خود خیره نشوید. به پاسخ نامه های اطرافیان نگاه نکنید.
57- آنچه مهم است، توان استفاده از معلومات کسب شده است.
58-
به هیچ عنوان به سراغ تستهایی که موضوع آن تست را قبلاً به حد کافی و لازم
مطالعه نکرده اید، نروید مگر این که اطمینان حاصل کنید بقیه تست ها را
پاسخ داده اید و واقعاً وقت اضافی دارید.
59-
به خاطر داشته باشید که گزینه های کنکور (به ویژه دروس محاسباتی و اختصاصی
مثل ریاضی، فیزیک و شیمی) نتیجه و حاصل ادامه راههای غلط است. یعنی اگر در
قسمتی از مسیر حل خود یک استباه جزئی داشته باشید و با ادامه حل تست با
همان استباه به پاسخی برسید، همان پاسخ را در گزینه ها مشاهده خواهید کرد
لذا باید دقت کنید که قبل اشتباهات رایج را شناسایی کرده باشید تا قالبهای
ذهنی مثبتی در تصاویر ذهنی شما ایجاد شده باشد.
60-
تفکر مثبت و منطقی و دید واقع بینانه نسبت به آ« چه هستید از عوامل مهم
موفقیت بشمار می رود نقطه ای را که الان در آن قرار دارید(از نظر کمیت و
کیفیت تحصیلی خود) کاملاً شناسایی کنید.
بدون پذیرش وضعیت کنونی، نمی توانید برنامه ی قابل قبولی برای ادامه ی راه تنظیم کنید. سعی نمایید حتی الامکان با خودتان صادقانه رو در رو شوید.
61-
در کنکور سراسری که توسط سازمان سنجش برگزار میگردد، سطح عمومی شرکت
کنندگان از نظر وضعیت استعداد و هوش تحصیلی و همچنین عوامل مشابه، در توزیع
و انتخاب تست ها تأثیر گذار است. یعنی در جامعه آماری که در کنکور شرکت می
کنند سطوح مختلفی حظور دارند و طبیعی است که درجه ی دشواری تست ها متغیر
است.
62-
قرار گرفتن در وضعیت و آرام و تجسم دقیقی از وضعیت مثبت در جلسه ی آزمون
عامل مهمی در تنظیم ناخودآگاه شما بشمار می آید. سعی کنید ناخودآگاه خود را
برای ظهور و حظور موفق در جلسه آزمون آماده کنید.
63- از کلیه پیام های منفی و مخرب و زهرآلود (که به طور اشتباه از آنها تعبیر به واقع بینی می شود) به ذهن جداً خودداری کنید.
64- به جای فکر و خیال و نگرانی همین الان اقدامی مناسب، مثبت و مؤثر در راستای هدف انجام دهید.
65-
به خاطر داشته باشید همین امروز بخشی از سرنوشت شما رقم می خورد. همین
الان و در همین لحظه هر کاری انجام دهید، تأمین کننده بخشی از هدفتان است.
66-
واقعاً خودتان را به خدا بسپارید و در آغوش امن و مطمئن او سریع و دقیق به
حرکت خودتان ادامه دهید. مطمئن باشید او به کمک شما بشرط اینکه شما
بخواهید و کمک های خدا را جذب کنید.
67-
شب قبل از کنکور بقدر کافی بخوابید و روز قبل نیز فشار خاصی به ذهن خود
وارد نکنید. آرام و خونسرد بطور کاملاً سبک و نرم درسهای خود را مرور
کنید(البته ترجیحاً توصیه می شود که به تمرین های آرام سازی ذهنی بپردازید
حتی الامکان درس نخوانید)
68-
به خاطر داشته باشید که ممکن است در یک لحظه احساس کنید کاملاً چیزی بلد
نیستند. این احساس کاملاً طبیعی است و باید با عبوری صحیح از این وضعیت
فرصتی برای ناخود آگاه خود فراهم کنید که در مسیر آرام و امن و بستری مطمئن
پاسخ لازم را برایتان پیدا کند.
69- مجبور نیستید همه ی تست ها را پاسخ دهید واقعاً اگر شک دارید جواب ندهید.
70-
تست های ساده و مشکل از امتیاز یکسان برخوردار هستند. کاملاً اشتباه است
اگر قبل از اطمینان از پاسخ همه ی تست های ساده حتی 1 ثانیه وقت خود را
برای پاسخ تست های مشکل مصرف کنید. اول ساده تر ها بعد معمولی ها و سپس سخت
ها، تست هایی که نخوانده اید و یا خیلی اشکال دارید واقعاً بگذارید و
مطمئن باشید که کار صحیحی انجام می دهید.
71- هر چند دقیقه یک بار با تغییر وضعیت فیزیکی بدن خود تنفس عمیق سوخت گیری مجدد انجام دهید.
72- به اطرافیان خود در جلسه آزمون کاری نداشته باشید.
73-
دقت کنید که گزینه های تست ها، بگونه ای انتخاب می شوند. که اگر اشتباه
کنید پاسخ حاصل از همان اشتباه هم در گزینه ها موجود است. در مسیر راه حل
ها و همچنین نتایج نهایی پاسخ ها دقت بیشتری داشته باشید.
74- در حد تکلیف و وسعت خودتان کار کنید بگونه ای که از وجدان راضی و مطمئن برخوردار باشید نتیجه را به او بسپارید
آلفرد نوبل از جمله افراد معدودی بود که این شانس را داشت تا قبل از مردن، آگهی
وفاتش را بخواند!
زمانی که برادرش لودویگ فوت شد، روزنامهها اشتباهاً فکر کردند
که نوبل معروف (مخترع دینامیت) مرده است.
آلفرد وقتی صبح روزنامه ها را میخواند
با دیدن آگهی صفحه اول، میخکوب شد: "آلفرد نوبل، دلال مرگ و مخترع مرگ آور ترین
سلاح بشری مرد!"
آلفرد، خیلی ناراحت شد. با خود فکر کرد: آیا خوب است که من
را پس از مرگ این گونه بشناسند؟
سریع وصیت نامهاش را آورد. جملههای بسیاری را
خط زد و اصلاح کرد.
پیشنهاد کرد ثروتش صرف جایزهای برای صلح و پیشرفتهای صلح
آمیز شود.
امروزه نوبل را نه به نام دینامیت، بلکه به نام مبدع جایزه صلح
نوبل، جایزهها فیزیک و شیمی نوبل و ... میشناسیم.
او امروز، هویت دیگری دارد.
یک تصمیم، برای تغییر یک سرنوشت کافی است.![]()
منرويل: ملتها با دو دشمن وحشتناك روبرو هستند : اول كساني كه قانون را زير پا مي گذارند و دوم كساني كه اين قانون شكني را مي بينند، ولي سكوت مي كنند.
اما وقتی به شهر خود برگشتند متوجه شدند که در مورد تاریخ امتحان اشتباه کرده اند و به جای سه شنبه، امتحان دوشنبه صبح بوده است. بنابراین تصمیم گرفتند ... استاد خود را پیدا کنند وعلت جا ماندن از امتحان را برای او توضیح دهند.
آنها به استاد گفتند:«ما به شهر دیگری رفته بودیم که در راه برگشت لاستیک خودرومان پنچر شد و از آنجایی که زاپاس نداشتیم تا مدت زمان طولانی نتوانستیم کسی را گیر بیاوریم و از او کمک بگیریم، به همین دلیل دوشنبه دیر وقت به خانه رسیدیم.»
استاد فکری کرد و پذیرفت که آنها روز بعد امتحان بدهند.
چهار دانشجو روز بعد به دانشگاه رفتند و استاد آنها را به چهار اتاق جداگانه فرستاد و به هر یک ورقه امتحانی را داد و از آنها خواست که شروع کنند...
آنها به اولین مسأله نگاه کردند که 5 نمره داشت. سوال خیلی آسان بود و به راحتی به آن پاسخ دادند، سپس ورقه را برگرداندند تا به سوالی که 95 نمره داشت پاسخ بدهند.
سوال این بود: کدام لاستیک پنچر شده بود ؟!
دکتر شریعتی:پیروزی یکروزه به دست نمی آید.اما اگر خود را پیروز بشماری یکباره از دست می رود.
روزی مرد کوری روز پله های ساختمانی نشسته و کلاه و تابلویی را در کنار پایش قرار داده بود روی تابلو خوانده می شد : من کور هستم لطفا کمک کنید .
روزنامه نگار خلاقی از کنار او می گذشت نگاهی به او انداخت فقط چند سکه در داخل کلاه بود.او چند سکه داخل کلاه انداخت و بدون اینکه از مرد کور اجازه بگیرد تابلوی او را برداشت آن را برگرداند و اعلان دیگری روی آن نوشت و آن را کنار پای او گذاشت و آنجا را ترک کرد.
عصر آن روز روزنامه نگار به آن محل برگشت و متوجه شد که کلاه مرد کور پر از سکه و اسکناس شده است . مرد کور از صدای قدمهای او خبرنگار را شناخت و خواست او اگر همان کسی است که تابلو را نوشته بگوید که بر روی آن چه نوشته است ؟
روزنامه نگار جواب داد : من فقط نوشته شما را به شکل دیگری نوشته ام و لبخندی زد و به راه خود ادامه داد .
مرد کور هیچگاه نفهمید او چه نوشته است ولی روی تابلو او خوانده می شد :
امروز بهار است اما من
نمی توانم ببینم ... ![]()
امور درسی یکی از مهمترین فعالیتهاست که اهمیت زیادی در سایر جنبههای زندگی دارد. بر این اساس انجام این فعالیت مهم به نحو احسن بطوری که نتایج خوب و عالی در بر داشته باشد اهمیت زیادی پیدا میکند. هیچ کاری بدون برنامه ریزی فعالیتی کامل نخواهد بود. بویژه مسائل درسی و تحصیلی بیشتری دارند، مدت زمان در آنها مهم است و ....
فواید برنامه ریزی تحصیلی
به روشن شدن اهداف کمک میکند.
زمانی که فرد اقدام به تهیه یک برنامه تحصیلی برای خود میکند توجه بیشتری به اهداف برنامه مبذول میدارد. و این کمک میکند تا شناخت بیشتری از اهداف پیدا کند و آنها را دسته بندی میکند. اهداف طولانی مدت و کوتاه مدت را تشخیص دهد و هیچ یک را فدای دیگری نکند.
از اتلاف وقت جلوگیری میکند.
همچون سایر امور زندگی مسائل تحصیلی نیز از لحاظ تنظیم وقت و زمان دارای اهمیت هستند. برنامه ریزی به فرد کمک خواهد کرد، استفاده مفیدتری از مدت زمانی اختیار بکند و از اتلاف وقت خود جلوگیری نماید. مسأله وقت در برخی موارد تحصیلی همچون نزدیکی امتحانات و در حین برنامه ریزی برای کنکور اهمیت شایان توجهی دارد. از دست دادن وقت برابر خواهد بود با از دست دادن بسیاری از موفقیتها در آینده.
از اتلاف انرژی جلوگیری میکند.
استفاده از یک برنامه ریزی استاندارد و با اصول صحیح علمی به فرد کمک خواهد کرد انرژی و توان ذهنی خود را بیهوده به هدر ندهد. در این نوع برنامه ریزیهای استاندارد عمدتا روشهای مفیدی مورد استفاده قرار میگیرد که موجب خواهد شد، فرد بیشترین استفاده را از توان ذهنی خود بکند و از اتلاف آن جلوگیری کند. به یک مثال توجه کنید، در برنامه ریزی تحصیلی بر مبنای یافتههای روانشناسی اصل در نظر گرفته میشود، با این محتوا که بعد از مدتی (حدود ?? دقیقه) بعد از شروع مطالعه و یادگیری منحنی یادگیری بسیار پائین میآید، بطوری که فرد یادگیری خوبی بعد از این زمان نخواهد داشت، مگر اینکه یک استراحت کوتاهی داشته باشد. با در نظر گرفتن اصولی از این قبیل ، فرد برنامه ریزی تحصیلی خود را طوری انجام میدهد تا هر ?? دقیقه یکبار استراحت کوتاهی داشته باشد تا دوباره با تجدید قوای ذهنی شروع به یادگیری نماید.
اصول صحیح برنامه ریزی تحصیلی
ـ اهداف خود را روشن کنید.
برای برنامه ریزی در کلیه امور باید اهداف دقیق و روشنی داشته باشید. این مسأله در برنامه ریزی تحصیلی حائز اهمیت فراوانتری است. برای خود روشن کنید اهداف بلند مدت شما کدامها هستند، اهداف کوتاه مدت کدامها هستند: مثلا:
ـ هدف بلند مدت: قبولی در کنکور تجربی دانشگاه سراسری امسال
ـ هدف کوتاه مدت: مطالعه فلان دروس در این ماه یا در این هفته
اهداف خود را زمان بندی کنید.
زمان دقیقی برای هر یک از اهداف کوتاه مدت تعیین کنید. مثلا تعیین کنید که مطالعه چه دروسی را در چه مدت زمانی به اتمام خواهید بود.
مطالعه دروس را به صورت موازی انجام دهید.
برخی افراد از شیوه مطالعه تک درسی استفاده میکنند. مثلا یک هفته برای یک درس. این شیوه موجب خستگی ذهنی و کاهش بازده یادگیری در آنها میشود. توصیه میگردد به جای روش تک درسی از شیوه موازی استفاده کنند. به این ترتیب که دو یا سه درس را برای مدت زمان معین انتخاب کنند و مطالعه کنند. به این ترتیب خواهند توانست از خستگی ذهنی جلوگیری کنند. هر چقدر تنوع در زمان بندی مطالعه این دروس بیشتر باشد به همان اندازه از خستگی ذهنی بیشتر جلوگیری خواهد شد. به برنامههای زیر با تنوعهای متفاوت توجه کنید.
مطالعه درس فیزیک ، شیمی ، ادبیات در یک هفته شامل ? روز اول فیزیک ، ? روز دوم شیمی ، ? روز سوم ادبیات ، مطالعه درس فیزیک ، شیمی ، ادبیات در یک هفته شامل صبح ، فیزیک - ظهر ، شیمی - عصر ، ادبیات توجه کنید که برنامه ریزی دوم از لحاظ تنوع مناسبتر است، چون در یک روز ? درس مورد مطالعه قرار میگیرد، در حالیکه در روش اول هر ? روز یک درس و این احتمال بیشتری دارد که موجب خستگی ذهنی شود.
تناسب میان دروس را رعایت کنید.
در برنامه ریزی برای مطالعه دروس خود تناسب ، مسأله مهمی است. به عبارتی تنوع در انتخاب دروس نیز مهم است، انتخاب درسهای فیزیک ، شیمی ، ریاضی در یک مدت زمان مشترک کارآیی خوبی نخواهد داشت. شیوه مطالعه این دروس به یکدیگر نزدیک است و خستگی بیشتری به همراه خواهد داشت. همه آنها با انواع فرمولها سر و کار دارند و این تداخل مطالب را پیش خواهد آورد. بنابراین بهتر است از چنین ترکیبی استفاده کنید: شیمی ، ادبیات ، فیزیک ، یا اگر از شیوه دروسی استفاده میکنید که بهتر نیز هست شیمی و ادبیات - فیزیک و بینش - ریاضی و زیست شناسی.
استراحت را در برنامه ریزی خود فراموش نکنید.
در مطالعه تمام وقت خود مثلا زمانیکه برای کنکور یا برای امتحانات برنامه ریزی میکنید علاوه بر استراحتی که هر ?? دقیقه یکبار و به مدت یک ربع برای خود در نظر میگیرند، هر چند ساعت یکبار مدت زمان طولانیتری برای استراحت مثلا نیم ساعت تا ?? دقیقه در نظر بگیرید و استراحت طولانیتری برای پایان هر مقطع زمانی (مثلا یک هفته ، یک ماه) و شروع مقطع در نظر داشته باشید.
به عنوان مثال دانش آموزی که برای یک هفته خود مطالعه درس شیمی و ادبیات را انتخاب کرده است، بطوری که هر روز صبح شیمی و هر بعد از ظهر به مطالعه ادبیات میپردازد. در فاصله هر ?? دقیقه مطالعه ، یک ربع استراحت میکند و هر ? چهل و پنج دقیقه یک استراحت ?? دقیقهای برای خود دارد. در پایان هفته که بعد از ظهر جمعه را در نظر گرفته است بطور کامل به استراحت می پردازد تا هفته بعد را برای مطالعه فیزیک و زیست شناسی در نظر گرفته است با انرژی بیشتری شروع کند.
برنامه ریزی برای طول سال تحصیلی
برنامه ریزی برای طول سال تحصیلی اندک تفاوتهایی با سایر برنامه ریزیهای تحصیلی مثلا آمادگی برای کنکور دارد. به این صورت که اهداف شما با اهداف مدرسه در هم میآمیزد و شما برای برنامه ریزی درسی خود تا حدی از برنامه ریزی مدرسه تبعیت میکنید. با اینحال شما در کنار اهداف برنامه ریزی شده مدارس که برای شما تعیین میکند در چه روزی به مطالعه کدام دروس بپردازید، اهداف خود را در راستای همان دروس تنظیم کنید و سایر اصول برنامه ریزی را نیز رعایت کنید
|
زمان شهاوند- انديمشك- خوزستان
اشاره : زمان شهاوند متولد سال 1336 و معلم بازنشستهي سال 84 آموزش و پرورش ميباشد. وي در سن 18 سالگي به استخدام آموزش و پرورش درآمد. كلاسهاي اول تا چهارم را در روستاي «سرخكان» و كلاس پنجم را در روستاي «اميرسيف» به پايان رساند. تحصيلات راهنمايي تا ديپلم را به صورت متفرقه ادامه داد و تحصيلات دانشگاهي خود را در رشتهي زبان و ادبيات فارسي در دانشگاه آزاد دزفول به پايان رساند. وي كه اكنون داراي 6 فرزند است، مهرماه 84 پس از 30 سال خدمت صادقانه در آموزش و پرورش، به افتخار بازنشستگي نايل آمد و شرح مختصري از سالهاي سال تجربه در وادي تعليم و تربيت را به رشتهي تحرير درآورد. مقالهي زير، دستنوشتهاي از تجربيات اوست.
مقدمه: معلم مأمور است انسانسازي كند. انسان، موجودي بزرگ است. ظرفيت بسيار بزرگي دارد. اين ظرفيت بزرگ همه چيز را ميشكند و ميپيمايد. انساني كه معلم با او سروكار دارد موجودي تودرتو و پر از اسرار است كه در حقيقت پنهانيترين و انديشهانگيزترين پديدهي خلقت است. ظاهرش چون ديگر اشياء اما باطنش اعجازآفرين. معلم ميخواهد تكليف او را نسبت به جهان اطراف مشخص كند تا در حدقلها گير نكند و او را از مجهولات دربياورد. چون اگر مجهول ماند، هدفش هم مجهول ميماند. معلم ميخواهد جهت تكامل بيحد و حصر اين موجود ناطق و معقول، قدم بردارد و چيزي بر او حاكم كند؛ اما كدام چيز؟ روباه، فرشته يا گرگ؟ بلي! معلم ميخواهد ملكهي خير را در وجود او نهادينه كند؛ پس كاري بزرگ است؛ بسيار بزرگ. در سال 54 زمزمهي اين كه ميتوانم معلم شوم، در آبادي ما، اميرسيف پيچيد. مقدمات كار فراهم شد. به تاريخ 1/4/54 وارد دانشسراي عشايري شيراز شدم. ما دورهي 19 دانشسرا بوديم؛ دختر و پسر، بيش از هزار نفر بوديم. همه از عشاير؛ حتي اساتيد و دبيران هم از عشاير بودند. پس از يك سال دورهي فشردهي شبانهروزي، فارغالتحصيل شدم و به استخدام آموزش و پرورش درآمدم. روزي كه فارغالتحصيل ميشديم ما را به صف كردند؛ يك كارت شناسايي و يك حكم كارگزيني و يك جعبه حاوي وسايل كمكآموزشي و 18 كتاب لغتنامه و ابلاغ معرفي به لرستان را به ما دادند. مديركل آموزش عشاير محمد بهمنبيگي از عشاير فارس بود كه با طي دورههاي درسي، چندين بار به صورت جهشي ديپلم اخذ ميكند، به زبان انگليسي مسلط ميشود و به استخدام بانك ملي تهران درميآيد. چند صباحي را در بانك سپري ميكند ولي پشت ميزنشيني و شايد - حتماً - حقوق مكفي، او را راضي نميكرد. او با طبيعت، الفتي ديرينه داشت. همواره به فكر ايل و عشاير بود، با آنها ييلاق و قشلاق كرده بود. در دشتهاي كنار رود كر اسب سواري كرده بود. صداي دهل و بازي در دامنهي چشمهساران، ذوق و قريحهي بالغ او را تحريك ميكرد. او گفت و نوشت: «ايل من، بخاراي من» و بانك را رها كرد و راهي ايل شد. او در مورد رد پاي نياكان معتقد بود كه بايد با مشكلات جنگيد. او بيسوادي و جهل و بدبختي عشاير آن زمان را خوب درك كرده بود. ديده بود كه به عشاير بيسواد چه ظلمهايي ميشود. او ديده بود كه عشاير را هر بار به اين سو و آن سو ميكشند و خود چقدر رنجور و واماندهاند. تا آن زمان تودههاي مردم عشاير از نعمت داشتن سواد محروم بودند. به ميان مردم رفت و به همت افراد غيرتمند عشاير، به تعليم و تربيت بچههاي عشاير پرداخت. عدهاي از بچههاي عشاير را براي معلمي تعليم داد تا آنها ديگران را كه همطبقه خود بودند، باسواد كنند. كار او گرفت و گسترده شد. طرح او جا افتاد و به ساير استانها كشيده شد. بهمنبيگي نخست نمايندگاني زبردست و شجاع و خانوادهاي از هر استان را انتخاب كرد تا آنان بچههاي عشاير را شناسايي و راهي دانشسرا كنند. امور آموزش عشاير در بخش الوار گرمسيري را آقايي به نام علياحمد بيرموند كه خود فارغالتحصيل دانشسراي عشايري بود، اداره ميكرد. انتخاب و گزينش ما از ميان تمام بخش الوار و معرفي به نمايندهي مديركل در استان لرستان، عليمحمدخان اميري كه از طايفهي بزرگ بهاروند و فردي بامرام و بلندنظر بود، تعيين شده بود. عليمحمدخان در حالي كه به سمت عشاير ميرود، به سيدي از عشاير كوچنشين برخورد ميكند. سيد داراي سواد بود و خطي زيبا و انشائي قوي داشت. دست به دامن عليمحمدخان ميشود كه پسري دارم؛ او را به معلمي بفرست. پسرش چهار سال اختلاف سن با شرايط سني ورود به دانشسرا داشت. عليمحمدخان به سيد قول داد در بهار آينده كه محمد بهمنبيگي به لرستان ميآيد و اردو ميزند، برايش رايزني كند. بهمنبيگي آمد و سيد با آن خط و انشاي قشنگش عرض حالي به مديركل آموزش عشاير مينويسد. بهمنبيگي در زيرنويس آن قيد ميكند: هرچه عليمحمدخان اميري صلاح بداند. اميري فرصت را غنيمت شمرد و پسر سيد كه از عشاير بود را راهي دانشسرا كرد. همان سيد به تحصيلات عاليه رسيد و يكي از مسؤولان كشور شد و خدماتي به مردم عشاير ارائه داد. بلي! بهمنبيگي، اين مرد بزرگوار چادر سفيد گنبديشكل علم و روشنايي را به ميان بيسوادي و جهل برد. در ميان درهها و در نماي كوچ كوچنشينان، آفتاب علم تابيدن گرفت. اگر ريزعلي خواجوي، قطاري از مسافران را نجات داد، بهمنبيگي قطاري از مردم ايران را از مرگ يعني بيسوادي نجات داد. اگر جبار باغچهبان قشر كر و لال جامعه را دريافته بود، محمد بهمنبيگي اقشار مستضعف و فراموششدهي جامعه را دريافته بود. آري! در روزگاران، پاگاني به داد مردم رسيدهاند و هرچند عدهاي از آنان، سر به خاك نهاده و آرام خفتهاند؛ اما هميشه زندهاند و دوستداشتني.
سال اول؛ دوران منگره- 1 مهر 55 آموزگار كلاسهاي دوم، سوم و چهارم شدم. من آموزگار بودم و نورالدين ميري كه يك سال از من بيشتر سابقه داشت، مدير و آموزگار بود؛ كلاسهاي اول و پنجم را اداره ميكرد؛ به علاوه امور اداري را هم انجام ميداد. ايشان شخصي مؤمن و مسلمان به تمام معنا بود. فضا، فضاي درس بود، معلم نزد مردم بسيار احترام داشت. جايي كه ما درس ميداديم، باغ انار و انجير و ديگر درختان به وفور در دسترس بود. ميرغيضي شاعري كه ما غفلت كرديم و گفتار قصار و پرمعناي او را ننوشتيم، مثل اين كه مأمور شده بود كه كمكمان كند و ما را مواظب باشد. خانهي خود را به مدرسه اختصاص داده بود. بچههاي مدرسه همه از اقوام و طايفهي خودش بودند. به آنها محبت داشت و ما را تشويق ميكرد. ما به راهنمايي راهنماي تعليماتي، تدريس علوم و بيشتر دروس را با ملموسات و محسوسات طبيعي همراه كرديم. آزمايشگاه ما محيط و طبيعت بود. بچهها را به ميان باغ برديم. غنچهها و تبديل گل به ميوه و جريان آب و ديدن انواع سنگها را از نزديك ديدند و لمس كردند. آنها ديدند زبان قورباغه، چگونه از جلو به عقب تا ميشود و چگونه حشرات را به دام مياندازد. آنها پاهاي ملخ را شمردند. خرگوش جهنده را ديدند. تجربه شد كه گردش علمي چقدر در تدريس، تأثير مثبت ميگذارد. در گردش علمي با يك تير، دو نشانه زده ميشود؛ يكي بهرهگيري از محيط براي تدريس به طور عملي و عيني و ديگر، همراه آوردن سلامت رواني و اجتماعي شدن و مسؤوليتپذيري براي دانشآموز.
سال دوم؛ چنار منگره – 1 مهر 56 ما شغل دومي نداشتيم! |
|
سميعه عثماني- بوكان
اين تجربه به اوايل سال 80 برميگردد. در آن هنگام، 6 سال از خدمت من در پست مشاوره ميگذشت و بعد از سالها، هنوز يك تجربه، تازگي و خاطرات مخصوص آن روز را برايم حفظ كرده است. البته به نظر من تجربهي موفقي بود شايد از اين جهت كه توانستم با روشهاي مشاورهاي، به اعماق ضمير يك نفر دانشآموز، نفوذ كرده و آنچه را كه خودش نيز از آن آگاه نبود به يادش آورده و افقي تازه براي آيندهاي روشن در برابر ديدگانش بگشايم. اكنون شرح ماجرا ... محجوب بود و مغموم ... وقتي وارد شد اين را فهميدم كه قبلاً بارها ديده بودمش اما دقت زيادي نكرده بودم. بسيار آرام در زد و اجازهي ورود گرفت. راستي! او چه ميخواست؟ اين سؤالي بود كه سريع به ذهنم آمد. برخلاف آنچه انتظار داشتم، سؤالي بسيار ساده داشت: - خانم! مرا راهنمايي كنيد چه شغلي را انتخاب كنم؟ سال دوم رشتهي علوم انساني بود. از خودش پرسيدم، به چه شغلي علاقه دارد و او هم پاسخي داد؛ اما زياد مطمئن نبود. لحظاتي به صحبت در اين مورد گذشت. احساس ميكردم چيزي در درونش ميگذرد كه ترس يا عدم اعتماد به نفس، مانع از بروز آن است؛ بنابراين با استفاده از فنون مختلف مشاورهاي از قبيل كه سؤالاتي ميپرسيدم كه مجبور به توضيح شود و يا گاهي سكوت ميكردم، منتظر عكسالعمل او ميماندم. سرانجام اعتمادي كه انتظارش را داشتم ايجاد شد و او از درونش گفت و گريست و پس از آن خودش گفت كه چه شغلي را بايد انتخاب كند و اينگونه آغاز كرد ... زماني كه سوم راهنمايي بودم خواهرم ظاهراً خودسوزي كرد و از دنيا رفت البته مرگ او مشكوك بود و از قرائن و شواهد، چنين برميآمد كه توسط همسرش به آتش كشيده شده است اما اثبات اين امر نيازمند پيگيري و تحمل هزينه بود كه انجام اين كار از عهدهي پدر پير و فقيرم ساخته نبود و عليرغم اصرار فراوان من و اطرافيان كه ايمان داشتيم او قرباني شده، پدرم دنبال قضيه را نگرفت. بارها التماس كردم و به آنها يادآوري كردم كه اين مرد چقدر خواهرم را اذيت ميكرد و بارها او را تهديد كرده بود، كسي حرفم را جدي نگرفت. آن موقع من دوم راهنمايي بودم. اين مسائل به قوت خود باقي بود و من به خاطر بچههاي خواهرم چند روز در منزل آنها بودم تا در روز چهارم يا پنجم بود، در حالي كه در اتاق نشسته بودم و با بچهها بازي ميكردم كه شوهر خواهرم وارد اتاق شد و در كمال بيشرمي از من خواستگاري كرد و گفت كه مدتهاست به من علاقه دارد و منتظر فرصتي مناسب بود و اكنون موقعيت مناسبي است در حالي كه هنوز كفن خواهرم خشك نشده بود با شنيدن اين سخنان نزديك بود از حال بروم، اما به هر سختي بود خونسردي خود را حفظ كردم و از آن منزل لعنتي فرار كردم، الان هم با اينكه 3 سال از ماجرا گذشته هر وقت به یاد آن لحظه ميافتم آتش ميگيرم. بله خانم... من فهميدم كه بايد چكاره شوم من وكيل خواهم شد، تا در آينده نگذارم خون هيچ بيگناهي پايمال شود، تا نگذارم پدر پيري از تعقيب قاتل جگرگوشهاش به دليل فقر و ناتواني صرفهنظر كند، من حتي اگر نتوانم قاتل بودن شوهرخواهرم را ثابت كنم، حداقل به زنهاي مظلوم ديگر كمك ميكنم تا قرباني نشوند. آري خانم من وكيل ميشوم و همراه اين سخنان سيل اشك از چشمانش سرازير شد و اشكريزان اتاق مشاوره را ترك كرد. و اما سالها بعد يعني در سال 1384 او را ديدم كه در حالي كه دست در دست همسرش شادان پيادهروي ميكرد و به آرزويش كه تحصيل در رشتهي وكالت بود رسيده بود، اما او مرا نشناخت و من نيز ترجيح دادم تنها از دور شاهد خوشبختي او باشم. شايد روزي خودش دوباره و اين بار موفق پيش من برگردد و اين بار از زيباييها سخن بگويد. به اميد آن روز. |
|
همايون عطايي براي اولين بار وارد كلاس سوم صنايع چوب هنرستان حديد خرمدره شدم. قرار بود ماده درسي دين و زندگي 3 تدريس كنم. در همان جلسه اول شاهد انزوا و بيعلاقگي چهار نفر از دانشآموزان بودم كه در حضور غياب اوليه متوجه شدم ناشنوا هستند و در پي اجراي طرح كلاسهاي تلفيقي در مدارس عادي حضور پيدا كردهاند و فقط به منظور گذراندن اين درس به كلاس ميآيند و هيچ علاقهاي به خواندن درس از خود نشان نميدهند و در پي افزايش معلومات نظري بهويژه درس ديني نيستند و همواره سعي ميكنند از كلاس فرار كنند يا اجازه بگيرند و بروند يا با ايما و اشاره با يكديگر صحبت ميكنند لذا با اولياي مدرسه بهويژه معلم رابط درباره آنها گفتوگو كردم و اطلاعاتي در مورد آنها به دست آوردم. خودم نيز رفتار آنها را زير نظر گرفتم و متوجه شدم كه آنها در دروس نظري ضعيف هستند ولي در درسهاي كارگاهي موفق ميباشند يكي از آنها به آفرينش بدبين بود. آنها وقتي نميتوانستند باكلاس و درس ارتباط برقرار كنند با بهانههاي مختلف اجازه ميگرفتند و ميرفتند. حضور آنها در كلاس موجب اختلال آموزش براي دانشآموزان ديگر هم ميشد لذا تصميم گرفتم مشكل را حل كنم. اولين گام براي حل مشكل جلب اعتماد و دوست شدن با آنها بود در جلسات متعدد با يكايك آنها گفتوگو كردم. اگر متوجه نميشدند گفتارم را يادداشت ميكردم و جواب را هم از آنها ميخواستم بنويسند. چند سؤال ساده كه در حد توان آنها بود پرسيدم، پاسخ دادند و بهخاطر اين پاسخ آنها را تشويق كردم و به آنها فهماندم كه آنها هم تواناييها و قابليتهايي دارند و بالاخره اعتمادبهنفس را در آنها پرورش دادم. دانشآموزان را گروهبندي كردم و هر كدام از آنها را در گروه جداگانهاي جاي دادم كه آنها هم در ابتدا مجبور ميشدند فعاليت بكنند لذا كمكم مشاركت در كار گروهي برايشان عادي شد. تلاش كردم با محيط كلاس و مدرسه انطباق پيدا كنند. از مدير مدرسه درخواست كردم هماهنگيهاي لازم را براي برگزاري كلاسهاي ضمن خدمت تلفيقي براي همكاراني كه با اين دانشآموزان در ارتباطند فراهم آورند. مدير محترم هم با پيگيريهاي لازم اقدام به اين كار كرد ... و چهل ساعت كلاس پرباري در اين خصوص برگزار گرديد. خوشبختانه با همكاري اولياي مدرسه، همكاران و دانشآموزان در نيمه دوم سال تحصيلي متوجه شدم كه تلاشهاي ما تأثيرگذار بوده. آنها مسؤوليتهاي واگذار شده را به نحو احسن انجام ميدادند و پيشرفت نسبي در يادگيري دروس نظري به دست آورده بودند. قيافه شادابي به خود گرفته، به آينده اميدوار و به كار آفرينش خوشبين به مباحث معارف اسلامي بهويژه بحث ولايت و امامت علاقه پيدا كرده بودند. دانشآموزان هم احساس خوشحالي ميكردند... اكنون آنها بيرون از مدرسه وقتي مرا ميبينند با كمال احترام پيش ميآيند و اظهار ارادت مينمايند احساس ميكنم در دل آنها جاي دارم. اين براي من افتخار بزرگي است. خدايا شكر. خدا گر ببندد ز حكمت دري/ گشايد ز رحمت در ديگري. |